نكات مورد توجه و مشكلات و محدوديتهاي مربوط به ورق قلعاندود در صنعت قوطيسازي بهطور مختصر بهصورت زير است:
1- مشخصات ورق مصرفي پيشنهاد شده از سوي سازنده ماشين در دستگاههاي بدنهساز قوطي مخصوصاً دستگاههاي با سرعت بالا لازم است به دقت رعايت شود.
2- رعايت جهت نورد (Rolling Direction) در خطوط توليد بدنه قوطي با روش جوشكاري مقاومتي الزامي است.
3- عدم رعايت تولرانسهاي ابعاد در يك باندل ورق، عمليات لاكزني و ايجاد نوار دقيق بدون لاك (Margin) و برش قيچي بدنه را دچار اشكال سازد.
4- عمليات برگرداندن لبهها براي ورقهاي با سختي بيشتر از حد معين با روش چرخشي (Spin Flanging) انجام ميشود در حالي كه اين عمليات براي ورقهاي با تمپر و سختي كم با روش حديدهاي (Die Flanging) صورت ميپذيرد، هزينه قطعات و تجهيزات روش چرخشي به مراتب بيشتر از روش دوم است.
رفتار برگشت فنري ورق (Spring Back) در شرايط يكسان از نظر قطعات و ماشينآلات توليد، با تغيير در سختي ورق تغيير نموده و فاكتورهاي دوخت قوطي به عنوان اساسيترين عامل كيفي محصول تغييرات آشكار مينمايد.
پروفيل قطعات بهكار رفته جهت ايجاد كنگره (Bead) در بدنه قوطي ثابت است و تغييرات سختي ورق، در ميزان عمق اين كنگرهها و در نتيجه ممان اينرسي بهدست آمده و مقاومت در برابر فشارهاي داخلي قوطي پر شده، تأثير چشمگير دارد.
5- اغلب ماشينآلات صنعت قوطيسازي در ايران با ورق (Sheet) قلعاندود تغذيه ميشود و به علت فقدان امكانات لاك و چاپ كلاف (رول) در كشور اين نوع محصول مورد مصرف مستقيم قرار نميگيرد.
6- قلع: تحقيقات نشان ميدهد افزايش قلع مستلزم افزايش جريان جوشكاري است. تغييرات خارج از حدود استاندارد، از كيفيت جوش درز بدنه و مقاومت آن در برابر فشارهاي مختلف ناشي از فرايند مواد غذايي كاست.
اگرچه پوشش قلع در اصل جهت افزايش مقاومت ورق در برابر خوردگي، قابليت جوشكاري و لحيمكاري و لاككاري و ايجاد ظاهري خوشايند، بر ورق پايه بهكار ميرود، تجارب بهدست آمده نشان ميدهد كه وجود قلع همچنين سايش قطعات توليد را كاهش و شكلپذيري ورق را افزايش داده و بهبود ميبخشد. افزايش قلع اگرچه عامل اصلي افزايش قيمت تمام شده ورق محسوب ميشود و با جريان جوش رابطه معكوس دارد ولي در قوطيهاي كششي و فرايند اتوكاري نقش مفيد و مستقيم دارد.
از پديدههايي كه در مورد قلع ورقها قابل ذكر است چسبيدن ذرات قلع بهصورت جوش سرد به قطعات توليدي است. اين ذرات در طول زمان به قطعاتي كه وظيفه شكلدهي ورق را به عهده دارند، چسبيده ميشوند كه لازم است زدوده شوند. قطعاتي مانند طبقهاي دوخت
(Seaming Chuck)، قرقرههاي دوخت (Seaming Rollers) و رولرهاي بدنهساز در معرض اين مشكل واقع ميشوند.
7- غيرفعال كردن (Passivation): اين كار جهت افزايش مقاومت سطح ورق در برابر اكسيداسيون و ارتقاي كيفيت لاككاري و چاپ صورت ميگيرد. دو روش براي غيرفعال نمودن متداول ميباشد: در روش 311 محلول ديكرومات سديم بهصورت كاتديك بر روي ورق نشانده ميشود. عمده سازندگان از اين روش بهره ميگيرند. روش 300 كه با فرو بردن ورق در محلول كرومات سديم به آساني انجام ميشود، به علت آلودگي محيطزيست، در كشورهايي كه آلودگي محيط زندگي و آب و خاك از اهميت بالايي برخوردار است ديگر مورد توجه نميباشد.
8- روغنكاري (Oiling): با مراجعه به دستورالعملهاي بهداشتي صنايعي كه با ورق قلعاندود سروكار دارند، تنفس و تماس مستمر با ذرات و گازهاي فلزات ناشي از فرايندهاي مختلف توليد و شكلدهي اينگونه ورقها با عمليات جوشكاري، گداختن، برش، سنگكاري و ماشينكاري، به خاطر وجود ذرات كربن، كروم، آهن، منگنز، نيكل، سيليكون و قلع، مستلزم رعايت نكات ايمني و تمهيداتي است تا عوارض كمتري به بار آورند. از جمله مواردي كه در كاهش ذرات گرد و غبار ناشي از عمليات بر روي ورقهاي قلعاندود مؤثرند، استفاده از روغنهاي مجاز و مناسب براي صنايع غذايي است كه در اين مرحله بهكار ميرود، اين روش از جذب رطوبت محيط نيز جلوگيري ميكند.
مقادير روغن و توزيع يكنواختي و عمر آن اهميت به سزايي در كيفيت لاككاري و عمليات پوششدهي ورق دارد. بهتر است اين روغن با روشهاي متعارف قبل از ورود به مراحل پوششدهي، كنترل و تحت بررسي قرار گيرد. بعضي از اين روشها بدين ترتيب است:
الف) تست شكست آب (Water – Break test): آسانترين روش براي اطمينان از وجود روغن بر روي ورق محسوب ميشود.
ب) تست به روش اليپسومتر (Ellipsometer): معمولترين روش براي تعيين ضخامت روغن ميباشد كه به كمك دستگاهي به همين نام بر مبناي اصول اپتيكي انجام ميگيرد.
ج) تست به روش سوكسله (Soxhlet Method): در گذشته، روش اصلي تعيين ضخامت روغن بر روي ورق قلعاندود به حساب ميآمد و در حال حاضر با روشهاي آسانتر و سريعتر جايگزين شده است. اين روش در استاندارد ASTM A 623 تشريح شده است و اساس آن بر پايه برداشتن روغن از سطح معيني از ورق به كمك يك حلال جوشان مانند كلروفورم و اندازهگيري روغن به جاي مانده پس از تبخير اين حلال است.
9- بستهبندي ورقع قلعاندود: بستهبندي نامناسب و قابليت نفوذ رطوبت محيط تا زمان مصرف به همراه نفوذپذيري شديد ناشي از خاصيت كشش سطحي موجود بين ورقها، خسارت جبرانناپذيري به اين توليد صنعتي وارد ميسازد.